سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تدبیر پیر را از دلیرى جوان دوست‏تر مى‏دارم . [ و در روایتى است ] از حاضر و آماده بودن جوان براى کارزار . [نهج البلاغه]

ناوال

 
 
زندگی کوروش کبیر_مردی با شخصیتی ژرف(سه شنبه 85 بهمن 3 ساعت 4:23 عصر )
  • babak…                                                    به نام حضرت دوست
  • Online Now

تاریخ حکومت کوروش هخامنشی

کوروش هخامنشی معروف به کوروش بزرگ یکی از بزرگان قوم پارس بود که در راه گسترش قلمروی ایران تلاش بسیار زیادی نمود و با سختی های زیادی دست و پنجه نرم کرد.

هخامنش

هخامش نیای کوروش و فرمانده پارسیان در زمان خودش بود و در سده 8 (پ. م ) برای جنگ با شاه جوان آشوری با پادشاه عیلام متحد می شود. نتیجه این اتحاد پیروز شدن سپاه عیلامی و پارسی بر پادشاه آشوری بود و درنهایت پادشاه عیلام برای سپاسگزاری از جنگ افزارهایی که پارسیان در اختیار عبلامی ها قرار داد بودند ، به آنها اجازه داد که به قلمرو فرمانروایی کوچ کنند.

لوح های دیوانی که در شوش بدست آمده اند ، نشان می دهند که پارسها در حدود سال 658 (پ. م ) در سراسر قلمرو کشور عیلام سکونت داشتند. به این ترتیب پارسها به سرزمینی دست یافتند که در تحولات بعدی تاریخ به میهن همیشگی شان بدل شد.



کوروش بزرگ

نام این پادشاه را چنین نوشته اند: در سنگ نوشته های او و دیگر شاهان هخامنشی به ربان پارسی کهن بصورت کورو یا کوروش آمده است. در تورات- کوروش و به زبان یونانی- کوروس است که بعدا این نام در زبان رومی باستان به سیروس یا سایروس دگرگون شده است.

بنا به گفته تاریخ نویسان یونان باستان آستیاگ یا اژدهاک (پادشاه مادها) ، بر اثر خواب ترسناکی که دیده بود ، دختر خود را که ماندان یا ماندانا نام داشت به کمبوجیه یا کامبیز داد. کمبوجیه از خانواده نجیب پارسی بود. پیش آمدها و رویدادهایی که در زمان کودکی او روی می دهد آمخیته به افسانه های زیادی است.



مبارزه کوروش با آستیاگ

کوروش در زمان جوانی تصمیم می گیرد که قوم پارس را متحد کند تا بتواند بر علیه آستیاگ وارد جنگ شود. هارپاک که از درباریان و خویشاوندان آستیاگ بود در این راه کمک زیادی به کوروش کرد و درنهایت آستیاگ پس از 35 سال پادشاهی سرنگون می شود. ولی کوروش او را نکشت و نزد خود نگاه داشت. کوروش تعدادی از مغان مادی را کشت ، چون مخالف او بودند. او توانست اکباتان یا هگمتانه (همدان امروزی) پایتخت دولت ماد را تصرف کند. کوروش در سال 555 ( پ. م ) دژ مادی را تسخیر کرد که تاریخ نگاران یونانی آنرا بنام پاسارگاد نوشته اند. نام دیگر پاسارگاد مشهد مرغاب است چون شهر پاسرگاد بر روی دشت مرغاب ساخته شده بود.

از نو آوری های کوروش چاپارخانه دولتی یا پست خانه و گردونه چهار اسبه (گونه ای گاری) است که در کناره های آن تیغه هایی فلزی برای نابود کردن سربازان دشمن جاسازی شده بود.

مبارزه کوروش با پادشاه کشور لیدیه

با تسخیر هگمتانه در سال 559 (پ . م ) پادشاهی کوروش آغاز می شود. سپس کوروش با کروزوس پادشاه کشور لیدی (لیدیه) جنگید و او را شکست داد. او سرانجام توانست شهر سارد طلایی را تصرف نماید. با تسخیر لیدیه کشورهای ایران و یونان هم مرز شدند. چون کشور لیدیه در آسیای صغیر قرار داشت. کوروش کروزوس را اسیر کرد و به همراه خود به ایران آورد و یک پارسی بنام تابالوس را به فرمانروایی سارد گماشت. او برای اینکه اعتماد خود را به اهالی لیدیه نشان دهد یکی از نزدیکان سابق کروزوس بنام پاکتیاس را مسئول اداره امور مالی و حفظ خزاین نمود. ولی پاکتیاس تصمیم گرفت با خراینی که کوروش به او سپرده بود ، لشکری فراهم آورد و پارسی ها شکست دهد. بنابراین سر به شورش برداشت و شهر اراک را محاصره نمود. کوروش یک سردار مادی بنام مازارس را برای برقراری نظم و دستگیری پاکتیاس به سارد فرستاد که در نتیجه پاکتیاس دسگیر شد و دوباره نظم به سارد بازگشت.

بعد از این واقعه کوروش مشغول رفع اغتشاش از فرنگیه و کاریه شد. هر دوی این کشورها در ناحیه آسیای صغیر قرار داشتند.

حمله کوروش به ارمنستان

کوروش به فکر حمله به ارمنستان افتاد ، چون پادشاه ارامنه به دولت ماد خراج و مالیات پرداخت نمی کرد و قشون و سرباز به کمک مادها نمی فرستاد. بنابراین کوروش به بهانه شکار با چند سواره نظام وارد قلمروی ارمنستان شد و به کیاکسار حاکم مادها گفت که شما سپاهی را گرد آورید و در نزدیکی مرز ارمنستان نگه دارید تا من هرگاه موقعیت را مناسب تشخیص دادم سپاه شما به ارمنستان بتازد. کیاکسار نیز چنین کرد و در نتیجه کوروش به راحتی توانست ارمنستان تصرف نماید.

انگیزه جنگ کوروش با کلدانی ها به علت حمله آنها به ارمنستان و دزدی و تاراجی بود که کلدانی ها انجام می دادند. البته انجام این کار از سوی کلدانی ها به علت تنگدستی و نداشتن زمین کشاورزی مناسب بود. پس از درخواست صلح از طرف کلدانی ها ، کوروش یک تفاهم نامه صلح بین آنها و پادشاه ارمنستان به امضا رسانید. بر طبق آن پادشاه ارمنستان پذیرفت که زمین کشاورزی مناسبی را به کلدانی ها بدهد و در مقابل آنها تعهد کردند که اجازه چرای دامهای ارمنی را در چاگاههای خود بدهند و دیگر دست از چپاول و دزدی اموال ارمنی ها بردارند.

یورش کورش به آشور و بابل

بابل در آن زمان شهری بسیار زیبا و ثروتمند بود و برابر نوشته های هرودوت و دیگر تاریخ نگاران یونان باستان ، دارای دژهای بسیار استواری بود که در پیرامون رودخانه فرات ساخته شده بودند. مردم بابل در آن زمان بیشتر از راه بازرگانی روزگار می گذراندند و باورهای ویژه ای به خدایان داشتند. بیشتر مردم بابل به قدرت ساحری و جادوگری کاهنان معبدها و بت پرستی اعتقاد داشتند.

حمله کوروش به بابل و آشور در سال 539 (پ .م ) رویداد ، گویا به انگیزه قتل پسر یکی از درباریان بابلی بنام گبربایس بود که به کوروش پناهده شد و دژ خود به همراه غذای فراوان در اختیار کوروش و سپاهیانش قرار داد. در مقابل از کوروش خواست که به بابل حمله کند و پادشاه آنجا را از بین ببرد ، چون او پسرش را کشته بود. از آن گذشته کوروش هواداران زیادی در بابل داشت که او را ترغیب به تسخیر آن شهر می کردند. نتیجه جنگ کوروش و پادشاه بابل ، شکست بابل بود. با این پیروزی کوروش مهمترین کشور همسایه ایران را در اختیار گرفت و بیانیه حقوق بشر خود را که تضمین کننده آزادی در دین ، عقیده و محل زندگی بود ، صادر نمود.



چیرگی ایران بر فنیقیه و فلسطین

پس از تسخیر بابل ، کشور کلده با شهرهای کهن سومر و اکد و کلیه مستعمرات کشور سابق بابل جز ایران گردید. از جمله این کشورها فنیقیه بود. فنیقی ها مردمی بودند سامی نژاد ، که در حدود2500 سال پیش از زایش مسیح از عربستان سر بر آوردند و بعدها بین دریای مغرب (مدیترانه) و کوه های جبل لبنان خانه گزیدند. فنیقی ها میگفتند که وطن اصلی آنها کرانه های خلیج فارس بوده است. آنها همچنین خودشان را کنعانیان می نامیدند. فنیقیه عربی شده نامی است که یونانی ها به این کشور داده اند وبه معنی الهه آفتاب سرخ است. کیش آنها شرک و بت پرستی بوده است. فنیقی ها چون بین بابل و مصر قرار داشتند ، از هر دو تمدن تاثیر گرفته اند. آنها دارای بازرگانی بسیار گسترده ای بودند که از غرب تا جزایر انگلستان و از شرق تا ناحیه بغاز مالاگا در نزدیکی هندوچین را شامل می شده است. آنها همچین در آفریقای جنوبی هم دارای مستعمراتی بودند. فنیقی ها نخست پیرو کشور مصر بودند سپس در سده 8 (پ. م ) تحت سلطه آشوری ها و در اوایل سده 6 (پ. م ) به تصرف بابلی ها درآمدند. پس از فتح بابل بدست کوروش آنها جزو کشور ایران گردیدند. اختراع رنگ ارغوانی یا یافتن جانوری که این رنگ از آن گرفته می شود (احتمالا ماهی مرکب) ، اخراع شیشه و اختراع الفبا را به فنیقی ها نسبت می دهند. برخی از دانشمندان غربی بر این باورند که الفبای لاتین از خط عبری گرفته شده است و در کشورهای اروپایی گسترش پیدا کرده است.

چیرگی شاهنشاهی هخامنشی بر فنیقیه دو دستاورد مهم برای ایران داشت:

1-تمام کشتی های فنیقی در اختیار دولت ایران قرار می گرفت و توان نیروی دریایی ایران بیشتر

می شد.

2-ایران با دردست داشتن کشور فنیقیه به گونه ای غیرمستقیم می توانست از مستعمرات آن کشور در خاورمیانه و آفریقا بهره برداری کند.

در همین دوران کشور فلسطین هم دست نشانده ایران شد.

حمله کوروش به ماساژت ها و کشته شدن او

پس از تسلط کوروش بر فنیقیه و بابل ، او خواست ماساژت ها را هم مطیع شاهنشاهی ایران کند. ماساژت ها چنانکه هرودوت می نویسد: مردمی بودند که از لحاظ خشونت و تندخویی معروف بودند. با این حال هرودوت از آنها به عنوان ملتی شجاع و بزرگ یاد می کند. آنها در اطراف رود سیحون ( ماورالنهر ) زندگی می کردند. بعضی ها این مردم را سکایی می دانند.

انگیزه لشکرکشی کوروش به شمال شرقی ایران متعدد است. برای نمونه می گویند که کوروش ابتدا به ملکه ماساژت ها که بیوه پادشاه آنها بود ، پیشنهاد اتحاد داد و حتی از او خوستگاری کرد ، اما ملکه ماساژت ها از آن بیم داشت که کشورش در دست شاهی که تمام منطقه را تسخیر کرده بود ، گرفتار شود. در نتیجه پیشنهاد کوروش را رد کرد. اما کوروش با راهنمایی بزرگان و درباریان خود و با ترفندهای ویژه ای به کشور آنها حمله می کند و سربازان هخامنشی موفق می شوند پسر ملکه ماساژت ها اسیر کنند. ملکه از ترفندهای کوروش بسیار ناراحت می شود و با باقی مانده سپاهیان خود به ایرانیان حمله می کند. در این نبرد کوروش پس از 28 سال پادشاهی کشته می شود و سپاه ایران شکست می خورد. این رویداد در سال 530 (پ. م ) واقع شد. البته کوروش توانست به اعماق قلمروی سکاها نفوذ کند و ازآمودریا هم بگذرد ولی بخت با او یار نبود. برابر نوشته های هرودت کوروش قبل از جنگ با ماساژت ها در خواب دیده بود که داریوش پسر بزرگتر هیستاسپ (ویشتاسب) ، بر روی دو شانه اش پرهایی دارد که با یکی آسیا را پوشانده و با دیگری بر اروپا سایه افکنده است. داریوش در آن زمان نتها بیست سال داشت و در پارس بود ، کوروش از دیدن این خواب بسیار هراسان شد و اندیشید که شاهزاده جوان در فکر فرو ریختن شهریاری او است. بنابراین دستور داد که داریوش را از پارس به نزد او بیاورند. آنگاه کوروش به نگرانی مهم تر خود که جنگ با ماساژت ها بود برگشت ، اما متاسفانه در نبردی که روی داد کشته شد.



پس از کشته شدن کوروش در جنگ پیکر او را احترام به پارس منتقل کردند و با آیین ویژه نظامی و درباری در محل پاسارگاد کنونی به خاک سپردند. رهبر و گرداننده اصلی آئین خاکسپاری کوروش ، داریوش بود که سخنرانی مفصلی در مورد جنگ ها و خصوصیات اخلاقی خوب کوروش و کارهای نیک او ایراد کرد.

به هرحال سرانجام هر کس مرگ است و شکست کوروش در واپسین جنگ اگر چه بسیار سخت بود ولی اهمیت چندانی نداشت چون شاهنشاهی هخامنشی همچنان به حیات خود ادامه می داد.

یا علی مدد....







بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 14948  بازدید


» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «